خداوند در قسمتی از(آیه 33) سوره مبارکه احزاب سومین دستور را که در زمین? رعایت عفت است چنین بیان مىکند: «و شما در خانههاى خود بمانید و همچون جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید» و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشاى دیگران قرار ندهید (وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ اَلْجاهِلِیَّةِ اَلْأُولى) . منظور از «جاهلیّت اولى» همان جاهلیتى است که مقارن عصر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بوده، و بطورى که در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستى نداشتند، و دنبال? روسرىهاى خود را به پشت سر مىانداختند بطورى که گلو و قسمتى از سینه و گردنبند و گوشوارههاى آنها نمایان بود،
جمعى از مفسران در تفسیر «الجاهلیّة الاولى» در آیات مورد بحث گرفتار شکّ و تردید شدند گویى نتوانستند باور کنند که بعد از ظهور اسلام، نوعى دیگر جاهلیت در جهان پا به عرص? وجود خواهد گذاشت که جاهلیت عرب قبل از اسلام در مقابل آن موضوع کم اهمیتى خواهد بود. ولى امروز این امر براى ما که شاهد مظاهر جاهلیت وحشتناک قرن بیستم هستیم کاملا حلّ شده است، و باید آن را به حساب یکى از پیشگوئیهاى اعجازآمیز قرآن مجید گذارد. اگر عرب در عصر جاهلیت اولى، جنگ و غارتگرى داشت، و فى المثل چندین بار بازار عکاظ صحن? خونریزیهاى احمقانه گردید که چند تن کشته شدند، در جاهلیت عصر ما جنگهاى جهانى رخ مىدهد که گاه بیست میلیون نفر در آن قربانى و بیش از آن مجروح و ناقص الخلقه مىشوند! اگر در جاهلیت عرب زنان، «تبرج به زینت» مىکردند، و روسریهاى خود را کنار مىزدند به گونهاى که مقدارى از سینه و گلو و گردنبند و گوشوار? آنها نمایان مىگشت، در عصر ما کلوپهایى تشکیل مىشود به نام کلوپ برهنگان -که نمون? آن در انگلستان معروف است- رسوائیهاى پلاژهاى کنار دریا و استخرها و حتى معابر عمومى نگفتنى است. اگر در جاهلیت عرب، «زنان آلوده ذوات الاعلام» بودند که پرچم بر در خان? خود مىزدند تا افراد را به سوى خود دعوت کنند! ، در جاهلیت قرن ما افرادى هستند که در روزنامههاى مخصوص مطالبى را در این زمینه مطرح مىکنند که قلم از ذکر آن جدا شرم دارد، و جاهلیت عرب بر آن صد شرف دارد. خلاصه چه گوییم از وضع مفاسدى که در تمدن مادى ماشینى منهاى ایمان عصر ما وجود دارد که ناگفتنش بهتر است
برگزیده تفسیر نمونه -جلد 3 صفحه 610
Subject Here - راه خدا گرچه مشکلات فراوان دارد، مشکل از نظر شناخت حق، مشکل از نظر وسوسههاى شیاطین جن و انس، مشکل از نظر مخالفت دشمنان سر سخت و بىرحم، و مشکل از نظر لغزشهاى احتمالى اما در اینجا یک حقیقت است که به شما در برابر این مشکلات نیرو و اطمینان مىدهد و حمایت مىکند و آن این که: «آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعا به راههاى خود هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است» (وَ اَلَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اَللّهَ لَمَعَ اَلْمُحْسِنِینَ) . تعبیر به «جهاد» تعبیر وسیع و مطلقى است و هر گونه جهاد و تلاشى را که در راه خدا و براى او و به منظور وصول به اهداف الهى صورت گیرد شامل مىشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایى در برابر وسوس? معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر. کسانى که در این راهها به هر شکل و هر صورت براى خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهى هستند. بنا بر این هر گونه شکست و ناکامى نصیب ما شود معلول یکى از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهى کردهایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است. «پایان سور? عنکبوت»
برگزیده تفسیر نمونه -جلد 3 صفحه 518
خداوند درآیه2سوره مبارکه عنکبوت به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مسأل? شداید و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره کرده، مىگوید: «آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند (و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند) به حال خود واگذارده خواهند شد و آنها امتحان نمىشوند» ؟ ! (أَ حَسِبَ اَلنّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ) .
تحف العقول، ص 234
امام مجتبی علیه السلام فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت «به سوی خدا» و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است،
وهر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
پندهای امام زین العابدین علیه السلام در روزهای جمعه
بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد علیه السلام هر جمعه در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را با این کلمات موعظه می کرد:
ای مردم! خدا ترس باشید! بازگشت شما به سوی اوست، هر کس اینجا کار نیکی کرده است، آنجا پیش روی خود خواهد یافت و هر کس اعمال بد انجام داده، دوست دارد میان او و اعمال بدش فاصله زیادی بیفتد، خداوند شما را می ترساند.
افسوس تو، ای فرزند آدم که غافلی! اما از تو غافل نیستند، مرگ سریعتر از هر چیز به سویت می آید و تو را می جوید و به زودی تو را در خواهد یافت، و آن هنگام اجلت فرا رسیده و تنها به قبرت درآیی و فرشتگان سؤال، برای پرسش و امتحانی سخت نزد تو می آیند.
نخستین سؤال: از آفریدگاری است که او را پرستش می کردی و از پیامبری که برای هدایت تو آمده بود و از دینی که بدان پایبند بودی و از کتابی که
می خواندی و از امامی که پیروش بودی و از دستوراتش اطاعت می نمودی.
آنگاه از عمرت می پرسند که در چه راه مصرف کردی و از مال و ثروتت می پرسند که از کجا آوردی و در چه راه خرج کردی...پس در خود بنگر و پیش از پرسش آماده پاسخ باش!
اگر ایمان داری، خدا ترس و دین شناسی، از پیشوایان راستگو پیروی می کنی و دوستار دوستان خدایی، نگران مباش! خداوند زبانت را به حق گویا خواهد کرد و تو را به بهشت و رضای خویش بشارت خواهد داد و فرشتگان با نعمتهای فراوان به استقبال تو خواهند آمد، وگرنه زبانت بند آمده و از عهده پاسخ بر نخواهی آمد و تو را به آتش وعده خواهند داد و فرشتگان با آب جوشان و آتش سوزان از تو پذیرایی خواهند کرد.
دوازده پیام مدیریتی از امام امیرالمؤمنین علی (علیه آلاف التحیه و الثنا):
1- به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. (حکمت 270)
2- برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید. «خطبه 211»
3- از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید. «نامه 31، خطبه 175»
4- از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید. «حکمت 166 و 246»
5- اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت327»
6- هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت 271»
7- پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت 439»
8- خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه»
9- پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری. «خطبه 131»
10- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید. «خطبه 33»
11- مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه 69»
12- با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. «نامه 52»
علی بن الحسین علیه السلام از پدرش روایت میکند در آن میان که امیر المؤمنین علیه السلام روزی با یارانش نشسته بود و آنان را برای جنگ آماده میکرد، ناگاه پیر مردیکه رنج سفر بر چهرهاش بود آمد، سپس گفت:
امیر المؤمنین کجاست در پاسخش گفته شد، این است امیر المؤمنین، بر آن حضرت سلام کرد، سپس عرضکرد ای امیر مؤمنان من از طرف شما میآیم، من پیرمردی بزرگم در بارهی تو فضیلت بیحساب شنیدهام و همانا من گمان میکنم بزودی غافلگیر میشوی و کشته میگردی از آنچه که خداوند بتو آموخته بمن بیاموز حضرت فرمود: (3) آری ای پیر مرد، هر کس دو روزش مساوی باشد گول خورده، هر کس دنیا همتش باشد افسوس سخت باشد، هنگام آسودگی دنیا، هر کس فردایش بدترین دو روزش باشد بیبهره باشد، کسی که باک نداشته باشد آنچه باو میرسد از آخرتش هنگامی که دنیایش بسلامت باشد پس نابود است، کسی که مراعات کمبود نفسش را نکند هوایش بر او چیره گردد، آنکه در کمبود میباشد مرگ برایش بهتر است.
(4) ای پیر مرد همانا دنیا سبز و شیرین است و برای مردمانیست و برای آخرت مردمانیست نفسهایشان را مفاخرت اهل دنیا نگهدارند و میل بدنیا نمیکنند، به سرسبزی دنیا شادمان و به تیره روزی آن افسرده خاطر نمیشوند.
(5) ای پیر مرد کسی بیم شبزندهداری داشته باشد خوابش اندک است، چقدر شب و روز در عمر بنده سرعت میکنند زبانت را حبس کن، سخنت را حساب کن
گفتارت اندک شود مگر در خوبی.
(1) ای پیر مرد! به پسند برای مردم آنچه را که برای خود میپسندی و بیاوری برای مردم آنچه که دوست داری برای تو آورده شود.
ااز ذکر ماه شعبان غافل نشویم تاانشاءالله با قلبی پاک وارد مهمانی خداشویم:
ااستغفرالله واتوب الیه
االتماس دعا ازهمگی