سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات]را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]
مرآت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» در حوالی بساط شیطان

در حوالی بساط شیطان

 

در جایی این مطلب را خواندم جالب بود، شما هم بخوا نید:

دیروز شیطان را دیدم در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود ؛ فریب می فروخت. مردم دورش جمع شده بودند . هیاهو می کردند. توی بساطش همه چیز بود : غرور ، دروغ ، خیانت ، جاه طلبی و... هر کسی چیزی می خرید و در ازایش چیزی می داد . بعضی ها تکه ای از قلبشان را می دادند و بعضی پاره ای از روحشان را ، بعضی ها ایمانشان را می دادند و بعضی آزادگیشان را .

شیطان زهر خنده می زد ، دهانش بوی گند جهنم می داد . حالم را به هم می زد . دلم می خواست همه نفرتم را به صورتش بپاشم ، انگار ذهنم را خواند . موذیانه گفت : " من با کسی کاری ندارم ، فقط گوشه ای بساطم را پهن کرده ام و آرام نجوا می کنم . نه قیل و قال می کنم و نه کسی را مجبور می کنم که چیزی را از من بخرد . می بینی آدم ها خودشان دور و بر من جمع شده اند . " جوابش را ندادم ، آن وقت سرش را نزدیک تر آورد و گفت ا لبته تو با این ها فرق می کنی ، تو زیرکی و مؤمن . زیرکی و ایمان ، آدم را نجات می دهد این ها ساده اند و گرسنه ، به جای هر چیزی فریب می خورند . از شیطان بدم آمد .اما حرف هایش شیرین بود ، گذاشتم که حرف بزند و او هی گفت و گفت ، برا ی لحظه ای حواس شیطان پرت شد . جعبه ی کوچکی که رویش نوشته بود عبادت را یواشکی برداشتم .... با خودم گفتم بگذار یک بار هم که شده کسی چیزی از شیطان بدزدد . بگذار یک بار هم او فریب بخورد . به خانه آمدم و در جعبه کوچک را که رویش نوشته بود عبادت ، باز کردم ، توی آن اما جز غرور چیزی نبود ، جعبه ی عبادت از دستم افتاد و غرور کف اتاق ریخت . فریب خورده بودم ، فریب ...

دستم را روی قلبم گذاشتم و نبود ! فهمیدم آن را کنار بساط شیطان جا گذاشته ام . تمام راه را دویدم . تمام راه لعنتش کردم . تمام راه خدا خدا کردم . می خواستم یقه نامردش را بگیرم . عبادت دروغی اش را توی سرش بزنم و قلبم را پس بگیرم . به میدان رسیدم شیطان اما نبود . آن وقت نشستم و های های گریه کردم . اشک هایم که تمام شد بلند شدم تا بی دلی ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم ؛ صدای قلبم را و همان جا بی اختیار به سجده افتادم و زمینم را بوسیدم . به شکرانه قلبی که پیدا شده بود.


 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مرآت ( سه شنبه 86/11/23 :: ساعت 7:41 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یا باب الحوائج.
این الرجبیون
یازینب
یا جوادالائمه ادرکنی
امام هادى علیه السلام
صلوات
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 36
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 188885
» درباره من

مرآت
مرآت
موجودی ناشناخته

» پیوندهای روزانه

قرآن و حدیث [18]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
انسان های عاقل بخوانند[81] . قناعت[10] . روزه[2] . حدیث[2] . نهج البلاغه[2] . نهج البلاغه-قناعت . امام جواد علیه السلام . حضرت زهرا سلام الله علیها . حضرت زینب سلام الله علیها . حضرت فاطمه سلام الله علیها . حضرت فاطمه علیها السلام . درگذشت عالِم . دعا . دگرگونی های روزگار-پند . دنیا-پند . روزهای مهم . محرم . مرگ . پند . پند-توبه . توبه .
» آرشیو مطالب
پاییز86
زمستان86
حسینیه
ماه مبارک رمضان
پاییز87
فروردین87
دشمن شناسی
زمستان 87
مدرسه علوی
بهارانه
مناسبت ها88
فاطمیه
پاییز88
قناعت
توبه
89
90
شعبان 90
رمضان 90
پاییز90
زمستان90
بهار91
رجبیه
شعبانیه
رمضان 91
تابستان91
پاییز91
محرم وصفر91
بهمن91
تارجب92
تا رمضان
رمضان92
تابستان92
تاتابستان93
پاییز93
زمستان ٩٣

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
جواب
آموزش الکترونیک برای مبتدیان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب